- غیاث الدین کججی (ثُدْ دی)
خواجه غیاث الدین، محمد کججی. برادر کوچک خواجه امیربیک مهردار کججی (سردفتر اهل حساب شاه طهماسب) بود. مدتی در عراق عرب به امر وزارت اشتغال داشت. گویند شاعری قصیده ای در مدح او گفت و بی جهت زبان به هجو او گشاد، خواجه این قطعه را در جواب او سرود و نزد وی فرستاد:
بمدح آنچه افزودیم در کمال
ز هجوی که گویی همان کم شود
زدم لابۀ سگ چه شادی رسد
که از عوعوش موجب غم شود.
و نیز گوید:
خموشیم شب هجران ز بیوفائی نیست
که ناله را به لبم قوت رسایی نیست
دل شکستۀ ما را شراب کرد علاج
شکست توبه من کم ز مومیایی نیست.
(از دانشمندان آذربایجان تألیف محمدعلی تربیت ص 287).
و رجوع به تحفۀ سامی ص 57 و صبح گلشن ص 300 شود
بمدح آنچه افزودیم در کمال
ز هجوی که گویی همان کم شود
زدم لابۀ سگ چه شادی رسد
که از عوعوش موجب غم شود.
و نیز گوید:
خموشیم شب هجران ز بیوفائی نیست
که ناله را به لبم قوت رسایی نیست
دل شکستۀ ما را شراب کرد علاج
شکست توبه من کم ز مومیایی نیست.
(از دانشمندان آذربایجان تألیف محمدعلی تربیت ص 287).
و رجوع به تحفۀ سامی ص 57 و صبح گلشن ص 300 شود
